خدایا دلم پر درد است و دستانم خالی...
هنوز برگ سبز امیدم بر شاخه عمرم آویزان است هنوز هم امیدوارم...
الهی سراسر گناهم، اما باز امشب می آیم ..
می آیم تا قدرت را قدر بدانم!
می آیم تا اشک ندم ببارم ، مگر نه اینکه، تو خود گفتی بیا ...
بیا تا استجابت شوی ..
دستان خالیم را به سویت دراز میکنم
سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
منزهی تو ای که نیست جز تو معبودی مرا
الهی دستم بگیر...
مرا از این هبوط رهایی نیست (قاصدک)
تاریخ : یکشنبه 90/5/30 | 3:2 عصر | نویسنده : قاصدک | نظرات ()